01 مهر 1402 - 10:44

نقطه راهبردی دفاع مقدس

۳۱ شهریور ۱۳۵۹، رژیم بعث عراق با ۳۲ لشکر زرهی و پیاده از جنوب و غرب پس از پاره کردن قطعنامه ۱۹۷۵ الجزایر در مرزی به طول ۱۲۰۰ کیلومتر تجاوز خود به ایران اسلامی را آغاز کرد
کد خبر : 15151

پایگاه رهنما:

۳۱ شهریور ۱۳۵۹، رژیم بعث عراق با ۳۲ لشکر زرهی و پیاده از جنوب و غرب پس از پاره کردن قطعنامه ۱۹۷۵ الجزایر در مرزی به طول ۱۲۰۰ کیلومتر تجاوز خود به ایران اسلامی را آغاز کرد. البته به روایت دقیق‌تر تاریخ جنگ، پنجاه و یک روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، صدام اولین تجاوز خود را آغاز و تا قبل از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به ۶۳۶ مورد تجاوز و تعرض مرزی رسانده بود. در هشت سال دفاع مقدس، پنج استان کشورمان به طور مستقیم و ۱۱ استان به طور غیرمستقیم (موشک‌ها و هواپیماها) درگیر شدند. ۲۰ کشور اروپایی و عربی در زمینه‌های نظامی، تبلیغاتی و مالی از صدام حمایت کردند؛ ولی در نهایت پس از هشت سال و انجام ۶۲ عملیات بزرگ و ده‌ها عملیات کوچک و ایذایی، متجاوز از تمام مرز‌های بین‌المللی با خفت و خواری بیرون رانده شد، برای اولین بار در تاریخ ۲۰۰ ساله کشورمان حتی یک وجب از خاک کشورمان از دست نرفت و بخش‌های اشغال شده به وطن بازگشت و صدام به عنوان متجاوز از سوی سازمان ملل به دنیا معرفی شد. این شمه‌ای کوتاه از شناسنامه شکلی دفاع مقدس بود.

در تبیین جنگ هشت ساله باید مقطع سوم خرداد سال ۱۳۶۱ را یک نقطه راهبردی برای تغییر مدل و ماهیت جنگ تفسیر کرد. تا پیش از فتح خرمشهر در سال ۱۳۶۱ ماهیت جنگ، موجودیتی دفاعی و آزادسازی مناطق اشغالی بود؛ زیرا اصل نظام و انقلاب اسلامی در معرض نابودی قرار گرفته بود و تمام هم و غم نظام، دفاع و جلوگیری از اشغال خاک وطن بود. روی کار بودن دولت لیبرالی بنی‌صدر نیز که به دادن زمین و گرفتن زمان معتقد بود، کار را سخت کرده بود و این تفکر غیرجهادی باعث شده بود شکاف و واگرایی در رفتار تاکتیکی و سردرگمی در دفاع مشهود باشد.

با کنار گذاشته شدن بنی‌صدر و تفکر لیبرالی، فصل نوینی در دفاع مقدس آغاز شد که طلیعه آغازین آن فتح خرمشهر در سوم خرداد سال ۱۳۶۱ بود و از این به بعد ما وارد فضای دیگری شدیم که هنوز هم در این فضا هستیم؛ چرا که این فضا حد یقفی ندارد و آن جنگ تهاجمی و موقعیتی است.

در واقع، فتح خرمشهر به منزله پایان دوره‌ای از جنگ از یک‌سو و آغاز دوره‌ای جدید از سوی دیگر بود. در این دوره، ماهیت جنگ تغییر کرد، تمام ظرفیت‌های نظام پشت سر این مدل قرار گرفت، موازنه قدرت به سود ایران عوض شد، منزلت کشورمان ارتقا یافت، دشمنان از نابودسازی ناامید شدند، صدام در آستانه سقوط قرار گرفت، ملت‌های منطقه مانند افغانستان و عراق به شکست‌ناپذیری انقلاب اسلامی اطمینان یافته و امیدوار به پیروزی مبارزات خود شدند، دوره غافلگیر شدن به پایان رسید و از این پس با قوت ایمانی و قدرت تهاجمی، به مرحله بازدارندگی رسیدیم، دانستیم که اگر آمادگی‌های نظامی‌مان روز به روز ارتقا یابد، ولی از رصد تهدیدات دشمن غافل شویم، ممکن است هزینه‌ای به مراتب سخت‌تر از گذشته را متحمل شویم.

پس از فتح خرمشهر جنگ پدافندی و دفاعی جای خود را به مرحله نوینی از جنگ، یعنی موقعیتی داد و به برکت این مدل بومی از کنار رود کرخه به سواحل مدیترانه تغییر موقعیت دادیم. برای حراست از کیان نظام اسلامی، خاکریزهای‌مان را کیلومتر‌ها بیرون از مرز و حتی گاهی به پشت دشمن منتقل کردیم. حضور در سوریه، عراق و... تداوم جنگ تهاجمی و موقعیتی ملت ما بود، نه قدرت پدافندی و دفاعی. اکبر معصومی

منبع: بصیرت

ارسال نظرات